روز اول

درباره ده سال بعدت بنویس. چه کسایی توی زندگیتن؟ چه شغلی داری؟ چه عاداتی خواهی داشت؟ توی اوقات فراغتت چیکار میکنی؟ کجا زندگی میکنی؟

خب..عام.....ده سال دیگه قطعا ادم بالغ تری میشم.تجربه های بیشتری دارم، کتابای بیشتری خوندم، کارای زیادی انجام دادم، دوستای زیادی پیدا کردم، به چندتا از اهدافم رسیدم و خیلی چیزای دیگه. مثلا شاید یه کسب و کاری برای خودم داشته باشم!

خب...خیلی از دوستامو نگه میدارم، مثلا پری یا خیلیای دیگه.البته بستگی به اونا داره*-*

خانواده م هستن، فک و فامیلا، ولی سعی میکنم ادمای سمی رو هم حذف کنم.

شغل..همممم راجبش زیاد فکر نکردم؛ چندتا ایده تو استینم دارم:>

عادتام؟خبببببببب قطعا کتاب خوندن توشون هست، امم وقت گذروندن با دوستام، درس خوندن، به شطرنجم ادامه میدم، نویسندگی رو حتما ادامه میدم، شاید چندتا کتاب هم چاپ وکردم و اره:>

توی اوقات فراغت...کتاب خوندن، نوشتن، موسیقی گوش دادن، شمع روشن کردن، توی وبلاگ/اینستا چرخیدن و خیلی چیزای دیگه

به نظرم بتونم یه خونه برای خودم جور کنم:> اول با چیزای کوچیک شرو میکنن مثلا بتونم برای شروع یه خونه خوب با ویو خوب دست و پا کنم خیلی خوشحال میشم:> البته که قرار نیست تااخر عمر یه جا باشم قطعا تلاشمو میکنم بزرگترش کنم وو....اره:>

...

روز دوم:

چه زمانی توی زندگی از ته دل خوشحالی کردی ؟ 

حقیقتا هیچ وقت به نظرم زوده اولا چون والا خیلی از دوستام که فکر میکردم تااخر عمر باهامن یهو کارایی کردن که اصلا انتظارشو نداشتم:")..

ولی وقتی اهدافم بیوفته تو دستم، اونوقت خوشحال ترین آدم روی کره ی زمین خواهم بود;)))))

...

روز سوم:

یه لیست از چیز هایی که میخوای توی زندگیت بهشون برسی بنویس.

چندتاشو میگم چون خیلی زیادن:"

1.دوستای صمیمی واقعی

2.موفقیت

3.درست اولویت بندی کردن:| (یه بار تو توضیحات راجب چپ راستی راست مغزی واسه من نوشته بود تو اولویت بندی ایراد دارن و خب راست میگفت:| ازین چیزاس که خوب نباشی توش بدبخت میشی:|||||)

4.تابلو های دیوار کوب 

5.ریسه برای اتاق (به مولا قبلی یهو سوخت:| نصف لامپاش روشن نمیشددد)

6.یه آینده خوب:*) 

بسه دیگه بیشتر ازین نمیگم گامشینXD =-=

....

روز چهارم:

کدوم یکی از آدمای معروف برات الهام بخشه؟ چرا؟

حقیقتا فن کس خاصی نیستم...ولی بلک پینک خیلی سختی کشیدن تا به اینجا رسیدن، حرفای لیسا رو دوست دارم.

سلنا هم همینطور

سلنا رو هم دوست:") حرفای قشنگی میزنه:")

...

روز پنجم:

 اگر فقط سه روز وقت داشته باشی که ده میلیون پوند رو خرج کنی، باهاش چیکار میکنی؟

طبق گفته ی دوستان میشه سیصد میلیارد، خب.....حقیقتا اولش با خودم شروع نمیکنم.

اول میرم یه عالمه لوازم تحریر میخرم برای بچه هایی که توان مالیشو ندارن:")

(حقیقتا تو این موارد ترجیح میدم اول کمک کنم بعد به فکر خودم باشم:"  )

بعدش.......عام.......وای حتی فکر کردن بهشم لذت بخشههههههه

از چیزای کوچولو شروع میکنم. برای خودم عروسک میخرم (یه چیزی تو مایه های پنگو:" ) لوازم ارایش، دکورای کوچولو، صفحه چوبی شطرنج، یه میز کوچیک با مبل برای گوشه خونم میخرم، کتاب میخرم، اشتراک توی سایتای مختلف....

خیلی چیزای دیگه هست که حتی به مزغمم نمیرسه:ا

وای خدا انقد زیاده رو دست ادم میمونه:ا به هرحال اگر میتونستم پس انداز کنم، میکردم.

...

روز ششم:

اگر میتونستی زندگیت رو از اول شروع کنی و سه تا چیز رو عوض کنی، چه چیز هایی رو تغییر میدادی؟

1.کشوری که قرار بود توش زندگی کنم

2.بعضی از ادما رو حذف میکردم تا بخاطرشون صدمه نبینم

3.اخلاق "وابسته" نشدن به دوستان. 

...

روز هفتم:

یه نامه برای خود 10 سالت بنویس.

 

تقریبا میشه دوسال پیش.


سلام...چطوری

چه خبر

ام...اومدم یکم صحبت کنم باهات*-*

خب..اول از همه اینکه خیلیایی که فکر میکنی دوستای واقعیت نیستن....پس بهشون دل نبند..........اونا یه روزی میرن....جوری که حتی فکرشو نمیکردی.

دوستای جدید تری پیدا میکنی پس نگران نباش:")

وقتت رو هدر نده....وقت از طلاس.... پشیمون میشی هاا:")

درستو جدی ادامه بده و جدی بهش نگاه کن......اینترنت رو بعدا هم میشه رفت.

به کسی دل نبند.....یه روزی یه جوری میره که خودتم میمونی

خلاصه که همین. به خودت بیا و امیدوار باش:)

... 

تصورت درباره یه تعطیلات تابستون ایده آل چیه؟

 

توی تعطیلات آرامش واقعی باشه....جوری که با خیال راحت به لم دادنت ادامه بدی.

مثلا اینکه مدرسه رو نذارن وسط تابستون


خب ما چه گناهی کردیم مگه

کل سالو درس خوندیم میخوایم خیر سرمون 3 ماه برای خودمون داشته باشیم 

البته اگر اموزش و پرورش بزاره:::::))))